اگرچه روش واگذاری سهام از طریق افزایش سرمایه و سلب حق‌تقدم و واگذاری سهام به سایر اشخاص، به شرط اینکه در صورت وجود صرف سهام، منافع آن هم به سرخابی‌ها منتقل شود، بهترین راه برای خصوصی‌سازی این دو شرکت است؛ ولی به نظر می‌رسد این واگذاری شتاب‌زده به دلایل زیر تبعاتی منفی داشته باشد:
  عرضه ۱۰‌درصد سهام گرهی از مشکلات این دو باشگاه نمی‌‌‌گشاید و وجود سهامداران متعدد، کار را برای واگذاری صحیح این دو شرکت سخت‌تر می‌کند.

  لازم است قبل از واگذاری، وضعیت دارایی‌‌‌ها و بدهی‌های این دو شرکت، از جمله مطالبات، زمین و ساختمان و برند مشخص شود و مشکلات موجود بر سر مالکیت قطعی بر این دارایی‌ها حل و فصل شود.

  وضعیت تامین منابع مالی لازم برای تداوم فعالیت این دو شرکت بررسی و سازوکارهای آن مشخص شود. به‌عنوان مثال، وضعیت حق پخش تلویزیونی و تعهدات صدا و سیما برای پرداخت این مبلغ و... .

  نظام حاکمیت شرکتی و چگونگی اداره آن در قالب اساسنامه‌‌‌های موجود نمی‌‌‌گنجد و باید با توجه به تجربیات بین‌المللی، سازوکار اصلاح آن قبل از واگذاری سهام انجام شده باشد.

  برنامه واگذاری سهام شامل چگونگی، زمان و مبلغ پیش از واگذاری، به طور کامل مشخص باشد؛ نه اینکه واگذاری انجام شود تا ببینیم در آینده چه خواهیم کرد.

  از زمان انتشار گزارش‌های ارزیابی سرخابی‌ها، نقدهای فراوانی به سازوکار ارزش‌گذاری وارد شده است. به نظر می‌رسد، بهتر است این گزارش‌ها با توجه به این نقدها بررسی شوند و در صورت نیاز مورد تجدید نظر قرار گیرند؛ زیرا مبنای واگذاری سهام هستند.

در خاتمه، پرواضح است که با واگذاری حتی ۱۰‌درصد سهام سرخابی‌ها و سهامدار شدن ده‌‌‌ها‌ هزار نفر در این دو شرکت، نه‌تنها مشکلی حل نمی‌شود؛ بلکه سطح مطالبات سهامداران از عملکرد این دو شرکت نسبت به شرایط کنونی که سهامدار غیر‌ندارند نیز متفاوت خواهد بود و می‌‌‌تواند حتی تبعات اجتماعی و فرهنگی  داشته باشد.


 منبع : روزنامه دنیای اقتصاد، شماره روزنامه ۵۴۰۹،چهارشنبه ۱۸ اسفند