آیا آن صفرها بازمیگردند؟ نگاهی به تغییر واحد پولی کشور
مقدمه
در پانزدهم اردیبهشت ماه سالجاری، بعد ازمدتها بحث و جدل و تلاشهای گوناگون، بالاخره مجلس شورای اسلامی، لایحه تغییر واحد پولی را تصویب کرد. چنانچه این مصوبه به تایید شورای نگهبان نیز برسد، واحد پول "تومان" جدید معادل دههزار ریال فعلی، جای "ریال" را خواهدگرفت. یعنی با حذف چهار صفر، اسکناس ده هزار ریالی کنونی، به یک "تومان" تبدیل خواهدشد.
ایران در طول تاریخ پر فراز و نشیب خود، واحد های پولی گوناگونی را به خود دیده است که هریک نشاندهنده یک سلسله یا یک ساختار حکومتی مستقر بودهاند. مثلاً، در دوره هخامنشی واحدهای پول "دریک"، "تالان"، "مین"، "استاتر" را داشتیم. در دوره سلوکیان،"دراخما"؛ در دوره سلسله ساسانیان، "دانگ" و "پشیز"؛ و بعد از ورود اسلام به ایران، "درهم" و "فلوس"؛ درعصر غزنویان، "یمینی" و "محمودی"؛ در دوره مغول، "تومان"؛ و از دوره صفوی تا پایان سلسله قاجار، واحدهای پول "غازی"، "اشرفی"، "محمدی"، "عباسی"، "نادری"، "قران" و "ریال" را در اقتصاد ایران حاکمیت داشتهاند.
در دوران پهلوی، واحدهای "تومان" و "ریال" حاکم شدند و سایر واحدهایپول دورانقاجار از صحنه اقتصاد ایران حذف شدند. و تاکنون این واحدها، البته با حاکمیت قدرتمندتر"ریال" در اقتصاد کشور برقرار بودند.
چنانچه این مصوبه مجلس شورای اسلامی با تصویب شورای نگهبان، به قانون تبدیل شود، "ریال" از صحنه اقتصاد ایران حذف و "قران"، واحد پولی قدیمی رایج درکشور، بهصورت یکصدم "تومان" جدید، مجدداً حیات خود را در عرصه اقتصاد کشورمان آغازخواهدکرد.
کاهش قدرت خرید پول ملی
تمام واحدهای پولی، برای انجام وظایف خود که عبارتند از ابزار مبادله کالاها و خدمات، معیار سنج ارزش کالاها و خدمات، و بالاخره وسیله ذخیرهکردن ارزش، باید چند ویژگی مهم داشته باشند که اصلیترین این ویژگیها، برخورداربودن از اعتماد است. یعنی پول درصورتی میتواند وظایف خود را انجام دهد که مردم به قدرت خرید آن اعتماد کنند، به این معنا که مردم اطمینان داشته باشند که با کمک این وسیله بتوانند به کالاهای موردنیاز خود دست یابند.
بدینترتیب، پول در نقش یک ابزار تبادل همگانی کالاها و خدمات، باید مورد اعتمادمشترک جامعه باشد و ارزش آن نیز متکی به همین اعتماد مشترک است. از طرف دیگر، مردم به مرجع تضمین کننده پول در دوران کنونی، یعنی بانک مرکزی، نیز اعتماد میکنند.
اگر به هردلیلی، این اعتماد مشترک به پول تصعیف و خدشهای برآن وارد شود، این پول دچار بحران میشود که حاصل آن، بحران پولی است. در این وضعیت، اعتماد مشترک به پول، به تدریج جای خود را به عدم اعتماد مشترک میدهد و به افراد جامعه این احساس دست میدهد که قدرت پول مورد اعتماد آنها، کم و کمتر میشود. بحران پولی تا جایی پیش میرود که مردم ترجیح میدهند برای حفظ قدرت خرید خود و حفظ ارزش داراییهایشان، پول ملی را با یک پول خارجی تعویض کنند و یا آن را به داراییهای دیگر با ارزش ذاتی، مانند طلا و املاک تبدیل کنند.
با گسترش بیاعتمادی جامعه به پول ملی و فراگیری بحران پولی، بانک مرکزی به فکر چاره میافتد تا کاهش قدرتخریدپول را جبران کند. اینتلاش بانک مرکزی برای اصلاح پولی، درنهایت به حذف صفرهایی میانجامد که روی اسکناسها نقش بستهاند و اعتماد مشترک به پولملی را نابود کردهاند.
اقتصاد ایران درچند دهه اخیر، بدون وقفه با بحران پولی مواجه بودهاست و سقوط و تنزل مداوم قدرت خرید پول ملی، پدیده غالبی درکشور بودهاست و مردم ایران، اینکاهش قدرتخرید را بهعینه دیده و لمس کردهاند.
دلیل اصلی سقوط ارزشپولملی در ایران، برهمخوردن تعادل میان حجم نقدینگی و میزان کالاها و خدمات در اقتصاد است. برپایه آمار رسمی، حجم نقدینگیکشور بعد از انقلاب، سالانه بهطور متوسط 26 درصد رشدکرده و از 250 میلیارد تومان درسال 1357، به رقم 2300 هزار میلیارد تومان درسال 1398رسیده است. درهمین دوره 41 ساله، میانگین رشد سالانه تولید ناخالص داخلی کشور، در خوشبینانهترین ارزیابیها، 2 درصد در سال بوده است.
نتیجه این که ظرف 41 سال گذشته، حجم نقدینگی 9200 برابر شده است؛ درحالی که حجم تولید کالاها و خدمات، حتی به قیمت جاری، فقط 5 برابر شده است. بواسطه اینعدم تعادل قابلتوجه میان حجم نقدینگی و میزان کالاها و خدمات، سطح قیمتها با میانگین تورم 20 درصد در سال (بیش از 6 برابر میانگین تورمجهانی درطول همین دوره) حدود سههزار برابر شدهاست. بهگفته آقای همتی، رئیس بانک مرکزی ایران، رابطه پول ملی ایران نسبت به دلار آمریکا، به 000006/0 سقوط کرده است.
یکی از پیامدهای عدمتعادل میان حجم نقدینگی و میزان کالاها و خدمات در اقتصاد ایران، افزایش تعداد صفرها روی اسکناسهاست. درحالی که 300 هزار ریال سال 1398 معادل 100 ریال در دهه 1350 است، قدرت خرید پول به یکسههزارم کاهش یافتهاست و اسکناسهای قدیمی اگر با همان تعداد صفر حفظ شوند، بهعنوان ابزار مبادله، باری سنگین و غیرقابلتحمل خواهند شد.
در چنین وضعیتی، یک خریدار برایپرداخت پول کالای 30000 تومانی (معادل دهتومان دهه پنجاه)، باید تعداد سه هزار اسکناس صد ریالی به فروشنده بدهد. بنابراین، ظاهراً چارهای جز کاهش تعداد صفرها نیست. ملاحظه میشود که حمل و نقل اسکناس با قطعهای قدیمی و شمارش آنها، زندگی دشوار و طاقتفرسایی برای خریداران و فروشندگان پدید خواهدآورد.
نگاهی به تجربه سایر کشورها
ایران اولین کشور دردنیا نیست که به دلیل تورم بالا و کاهش تولید ملی، به درد اسکناسهایی با صفرهای زیاد و قدرتخرید نازل، دچارشدهاست. سقوط وحشتناک ارزش مارک آلمان در پی جنگجهانی اول و مصائب بیپایان مردم اینکشور درحمل حجم فراوان اسکناس برای خریدکالاها، یکی از دردناکترین خاطراتی است که از این نوع بحرانها در یادها ماندهاست. کشورهای دیگری نظیر آرژانتین، زیمبابوه و ونزوئلا نیز بعدها با چنین بحرانی مواجه شدند و صفرهای زیادی را روی اسکناسهای خود تجربه کردند.
بعد از جنگ جهانی دوم تاکنون، درحدود 70 کشور درجهان برای خروج از بحران صفرها، به دنبال اصلاح پولی و به تبع آن، کاهش تعداد صفرهای اسکناسها به عنوان مهمترین محور اصلاح پولی، رفتند. بهعنوانمثال، آلمان پساز جنگجهانیدوم، فرانسه بعداز تحولات 1968، هلند در دهه 1960 میلادی، کشورهای آمریکای لاتین، افغانستان و ترکیه، صفرهای اسکناسها را کاهش دهند و حتی، برخی از آنها، اسم پول ملی خود را تغییر دادند.
تجربه اینکشورها در طراحی و اجرای اصلاح پولی، یکسان و مثبت نبود. برجستهترین و موفقترین تجربه درکاهش تعداد صفرها، آلمان بعد از جنگجهانیدوم است. پس از انجام اصلاحات اقتصادی و پولی درآلمان، پول قدرتمندی بهنام مارک ظهورکرد که به محور اصلی موفقیت های اقتصادی آلمان و سپس، منطقه پولی اروپا تبدیل شد.
در هلند، تجربه اجرای اصلاح پولی و کاهش تعداد صفرها با موفقیت همراه بود. بیماری هلندی واژه ای آشنا در ادبیات اقتصادی است. این کشور از محل استخراج گاز، منابع درآمدی غیرمنتظرهای کسب کرد و با تورم پیشبینینشدهای دردهه 1960 میلادی روبهرو شد. به این ترتیب، دولت مجبور شد اسکناسهای درشت چاپ کند تا پاسخگوی نیازهای مبادلاتی مردم باشد. درهمین حال، تورم از مرز 100درصد عبور کرد. البته، اینوضعیت در هلند چندان نپایید و دولت با اعمال سیاست شدید انقباضی پولی توانست حجم پول را کنترل کند و به همراه آن 4 صفر از اسکناسها حذف شد. هلند نمونه برجستهای از موفقیت سیاست حذف صفر از اسکناس در وضعیتیاست که اینسیاست با اعمال سایر سیاستهای کنترل نقدینگی همراه باشد.
تجربه اجرای اصلاح پولی در ترکیه نیز موفقیتآمیز بود. اینکشور در ابتدای سال 2005، با حذف تعداد 6 صفر از "لیرترکیه" (TL)، واحد پول جدیدی با نام "لیرجدید ترکیه" (YTL) را معرفی کرد. تورم در ترکیه از ابتدای دهه 80 میلادی آغاز شده بود و با شتاب پیش میرفت. هر دلار امریکا که درسال 1988 میلادی با 1422 لیر قدیم ترکیه مبادله میشد، در سال 2003 به بیش از5 میلیون لیر قدیم رسید. در اینشرایط، قیمت یک ساندویچ درترکیه به 3 میلیون لیر قدیم رسیده بود. حذف صفرها و ظهور پول جدید در ترکیه، بهدنبال سلسلهای از اصلاحات ساختاری در اقتصاد این کشور بود که از دهه 1980 زیرنظر صندوق بینالمللی پول (IMF) شروع شده بود و اقتصاد ترکیه را با الزامات اقتصاد نوظهور و منطبق با فرایندجهانیشدن هماهنگ کرد. درواقع، ترکیه بعد از سالمسازی اقتصاد خود و برطرفکردن دلایل ایجادتورم و مهارکردن تورم، پویاکردن سایر بخشهای اقتصادی، بهخصوص توسعه صنعت گردشگری و اصلاح نظام بانکی، کاهش تعداد صفرها را در نظام پولی خود با موفقیت به سرانجام رساند.
تجربه اجرای اصلاح پولی، درکشورهایی نظیر ونزوئلا و زیمبابوه، به فاجعه و فروپاشی اقتصاد آنها منتهی شد. در ونزوئلا، دولت نیکلاس مادورو در 20 آگوست 2018 برای مقابله با تورم یک میلیون درصدی، تعداد 5 صفر از واحد پولی این کشور به نام "بولیوار" حذف کرد و اسکناس صدهزار بولیواری را به یک "بولیوارحاکمه" تبدیل کرد. اینسیاست بهجایی نرسید. با تداوم ابرتورم در ونزوئلا، پول جدید نیز به سرنوشت پول قدیمی گرفتار شد.
دولت زیمبابوه در سال 2003 زمانی که تورم این کشور 1000درصد بود، تعداد سه صفر از اسکناسها حذف کرد. با این حال، دولت عملا اقدامی درجهت مهار تورم انجام نداد و صرفا به اثر روانی حذف صفرها اتکا کرد. این اثر روانی به زودی کارکرد خود را از دست داد و تورم لجام گسیخته، اقتصاد اینکشور را ویران کرد و دلار زیمبابوه ازهم پاشید. تورم در اینکشور آفریقایی از مرز 11میلیون درصد عبور کرد و دولت برای تامین اسکناس موردنیاز مردم ناگزیرشد اسکناسهای یکصد میلیارد دلاری چاپ کند.
چشمانداز کاهش صفرها در ایران
بنابه گفته آقای دکترهمتی، درصورت تصویب نهایی طرح کاهش تعداد صفرها، طی دو تا سه سال آینده شاهد تغییر واحدپولی کشور خواهیم بود. آیا کاهش تعداد صفرها در ایران، سرنوشتی شبیه ترکیه خواهد داشت یا تجربه ونزوئلا را تکرار خواهدکرد؟
کسانی که طرفدار نظریه کاهش صفرها روی اسکناسها در ایران هستند، برای توجیه ضرورت انجام اینکار، عمدتاً دلایل زیر را بیان میکنند:
- سادهشدن مبادلات روزانه
- افزایش شفافیت در متون رسمی، از جمله سند بودجه کشور و گزارشهای بانک مرکزی
- امن کردن حمل پول
- کاهش پیچیدگی دفاتر حسابداری و مشکلات نرم افزاری
- هماهنگ شدن با مردم که عملاً در مبادلات روزانه خود، صفرها را در گفتار حذف کردهاند.
- کاهش هزینه چاپ و تعویض اسکناس
اما، مهمترین دلیلی که طرفداران کاهش تعداد صفرها بیان میکنند، بالابردن جایگاه ایران در سلسله مراتب پولها درسطح جهان است. به باور اینگروه، حضور ایران درمیان کشورهای دارای ضعیفترین پولها، به حیثیت و اعتبارکشور لطمه میزند و باید با کاهش تعدادصفرها، به این وضعیت خاتمه داد.
بهنظرمیرسد چنین استدلالهایی که برای اثبات ضرورت کاهش صفرهای اسکناسها درجهت انجام اصلاح پولی در نظامپولی کشور بیان میشود، زمانی قابلقبول و توجیهپذیر باشند که درعینحال، عوامل اصلی ایجاد کننده تعداد صفرها روی اسکناسها را نیز مورد هدف قرار دهند. درواقع، نکته مهم این است که افزایش تعدادصفرها روی اسکناسها، خود "معلول" سقوط و انحطاط قدرت پول ملی است، نه "علت" آن. به عبارت بهتر، با کاهش صفرها، سقوط و انحطاط قدرتپول ملی پایان نمییابد، مگر این که به علت و ریشههای ایجاد صفرها روی اسکناسها پرداخته شود.
برای شفافترشدن بحث و بررسی تاثیر کاهش صفرها روی اسکناسها در اقتصاد کشور، پرسشهای زیر میتوانند قابلتوجه باشند:
- آیا با کاهش صفرها، رشد بیرویه و شدید حجم نقدینگی که ارتباط معقولی با میزان کالاها و خدمات موجود در اقتصاد ندارد، متوقف خواهدشد و عوامل ایجاد آن ازمیان میروند؟
- آیا کسری بودجه نجومی از طریق روشهای بنیادی و ساختاری برطرف میشود، یا از راه استقراض از بانک مرکزی (چاپ اسکناس) تامین میشود؟
- آیا بانک مرکزی به ایفای نقش اصلی خود در اقتصاد، بهعنوان نهادی مستقل برای نگهبانی از قدرت خرید جامعه و پاسداری از ارزش پول ملی میپردازد، یا در موقعیت ضعیف خود به عنوان نهادی غیرمستقل درخدمت چاپ پول ادامه میدهد؟
- آیا بخش واقعی اقتصاد و نظام تولید کشور از وضعیت رکود فعلی خارج خواهد شد و خواهد توانست با تولید و عرضه میزان لازم و کافی کالا و خدمات، شکاف بین حجم نقدینگی و رشد تولید ناخالص داخلی را از میان ببرد؟
- آیا با رفع تنش در روابط بینالمللی کشور، میتوانیم از راه صدور نفت و گاز و سایر کالاها و خدمات به بازارهای جهانی و جذب سرمایهگذاری و گسترش صنعت گردشگری، درآمدهای ارزی را بالا ببریم و باعث استحکام پول ملی و افزایش قدرت خرید آن در داخل کشور و همچنین، در سطح بینالمللی شویم؟
نتیجه اینکه، سیاست کاهش صفرها از اسکناسها، فقط درصورتی موفق خواهد شد که کشور بتواند با پیادهکردن اصلاحات بنیادی در سیاستهای داخلی و بین المللی، زمینههای لازم را برای اجرای سیاست کاهش صفرها به وجود آورد. درواقع، کاهش یا حذف صفرها، سرآغاز فرایند اصلاح پولی نیست، بلکه پایان آن است. بدون زمینهسازی لازم و اعمال سیاستهای ضروری دیگر در مسیر هدفگیری علتهای ایجادصفرها، آنها دوباره بازمیگردند؛ اما باشتاب بیشتر بازمیگردند و بیشتر و بیشتر میشوند. شاید به همین دلیل است که گفته میشود شماری از منتخبین مجلس یازدهم با امضای نامهای خطاب به شورای نگهبان قانون اساسی، خواستار عودت این لایحه از شورای نگهبان به مجلس شورای اسلامی برای بررسیهای بیشتر شده اند.
- عباس وفادار، حسابدار رسمی و کارشناس رسمی دادگستری
- فردین صادقی، کارشناس ارشد اقتصادی و مالی
- منبع : روزنامه جهان صنعت، شناسه خبر: 72394، 20 خرداد 1399