شورای شهر تهران و عدم شفافیت در مناقصه خدمات حسابرسی
چندی پیش شورای شهر تهران برای واگذاری حسابرسی سالانه منتهی به 1396 واحدهای ستادی و اجرایی شهرداری تهران به موسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران، اقدام به برگزاری مناقصه محدود کرد. بر این اساس، از تعدادی از موسسات حسابرسی دارای رتبه الف جامعه حسابداران رسمی دعوت به عمل آمد تا با ارائه قیمت پیشنهادی، در این مناقصه شرکت کنند. نامه درخواست برای ارائه پیشنهاد که از سوی شورای شهر تهران در این مورد به موسسات حسابرسی ارسال شد، صرفا شامل نام واحدهای ستادی، سازمانها و شرکتهای مشمول حسابرسی و سال مالی مورد نظر برای حسابرسی بوده و هیچگونه اطلاعات اضافی در مورد این دستگاهها دیده نمیشود. پیشنهاد خواسته شده از موسسات حسابرسی نیز صرفا شامل حقالزحمه، مدت زمان و نیز تاریخ اجرای حسابرسی به تفکیک هر یک از این دستگاهها بود. نهایتا پاکتهای پیشنهاد قیمت موسسات حسابرسی در یکی از جلسات شورای شهر و با حضور پیشنهاددهندگان و دوربین تلویزیون باز میشود و موسسات حسابرسی که برای هر دستگاه کمترین قیمت را پیشنهاد داده بودند، به عنوان برنده مناقصه اعلام و به عنوان حسابرس آن دستگاه انتخاب شدند. همچنین برای شفافیت بیشتر نیز فیلم جلسه مناقصه از تلویزیون ایران پخش میشود. جالب آن که این کار به عنوان یکی از نمادهای شفافیت شورای شهر کنونی تهران نیز منعکس میشود! آیا این نحوه عمل شورای شهر تهران را میتوان به نوعی برگزاری مناقصه تلقی کرد؟ آیا میتوان گفت که خروجی آن شفافیت است؟ پاسخ کاملا روشن است: خیر. اگرچه در تمام جهان، یکی از راههای انتخاب حسابرس، برگزاری مناقصه است اما آن چه قابل توجه است شرایط برگزاری مناقصه است. صرف اعلام دستگاه مشمول حسابرسی و درخواست اعلام قیمت، مدت زمان و تاریخ اجرای حسابرسی و تعیین برنده بر اساس پایینترین قیمت پیشنهادی، بدترین راه برای انتخاب حسابرس است و طبعاً تنها هدفی که حاصل نمیشود، رسیدن به شفافیت در عملکرد دستگاههای مشمول حسابرسی است. متاسفانه در فراخوان شورای شهر تهران حتی مشخص نشده است که چه نوع حسابرسی مورد نیاز است. آیا شورای شهر در اجرای تبصره ذیل بند ۳۰ الحاقی به ماده ۷۱ قانون شوراها مصوب 1382/7/6، به دنبال انجام حسابرسی رعایت است، آیا خواستار انجام حسابرسی صورتهای مالی است و یا حسابرسی عملیاتی؟ اگر به دنبال حسابرسی صورتهای مالی است، آیا در سازمانها و شرکتها، انجام وظیفه بازرس نیز بر عهده موسسه حسابرسی است یا خیر؟ صرف نظر از این موضوع، مگر میشود بدون هیچگونه اطلاعاتی از نوع و حجم فعالیتهای این دستگاهها بتوان برآورد صحیحی از حقالزحمه و مدت زمان انجام حسابرسی داشت؟ از سوی دیگر نیز این سوال مطرح میشود که آیا دارا بودن رتبه الف کنترل کیفیت از جامعه حسابداران رسمی ایران شرط کافی برای احراز قابلیت این دسته از موسسات حسابرسی برای انجام حسابرسی مورد نظر شورای شهر تهران است؟ بر موسسات حسابرسی نیز که در این مناقصه شرکت کردهاند، این ایراد وارد است که با وجود همه کاستیهای پیش گفته در مناقصه، به خصوص نامشخص بودن نوع حسابرسی، چگونه حقالزحمه انجام کار را برآورد کردهاند؟ واقعیت آن است که در هیچ یک از موارد پیش گفته، شورای شهر تهران رویه صحیحی را در پیش نگرفته است. این رویه ناصحیح شورای شهر تهران در انتخاب موسسات حسابرسی، بهانهای شد تا در این نوشتار به چگونگی و اصول حاکم بر انجام فراخوان برای دریافت خدمات حرفهای حسابرسی بپردازیم. چرا فراخوان؟ تغییر موسسه حسابرسی هر شرکت به ویژه شرکتهای بورسی یکی از عوامل ارتقای کیفیت خدمات حرفهای حسابرسی از دیدگاه ذینفعان است. هدف اصلی از برگزاری فراخوان نیز انتخاب موسسهای است که حداکثر کارایی و اثربخشی را داشته باشد. گذشته از الزامات قانونی و مقرراتی تغییر حسابرس، بسیاری از شرکتها به این نتیجه رسیدهاند که تغییر حسابرس موجب بهرهمندی آنها از دیدگاههای متفاوت حسابرس جدید میشود و حتی اگر نتیجه فراخوان به انتخاب دوباره حسابرس پیشین بینجامد، نحوه عمل حسابرس مزبور تقویت میشود. نقش زمان یکی از نکات مهم در برگزاری فراخوان، زمان انجام آن است. از آن جا که تغییر حسابرس یکی از موارد مهم برای هر شرکت و کمیته حسابرسی آن است، عوامل بسیاری باید برای تعیین زمان آن در نظر گرفته شود. برای مثال توجه به زمان اتمام مدت تصدی اعضای هیات مدیره به ویژه کمیته حسابرسی یکی از عوامل مهم در تعیین زمان مناسب انجام فراخوان است. همچنین تغییرات عملیاتی و راهبردی در یک صنعت مانند تحصیل یا واگذاری داراییها یا شرکتهای فرعی مهم، تغییرات اساسی در سیستمهای فناوری اطلاعات میتواند تاثیر مهمی بر معیارهای انتخاب حسابرس داشته باشد. در شرکتهایی که عملیات پیچیدهای دارند فعالیت در مرحله قبل از بهرهبرداری یا پس از آن میتواند یک عامل مهم باشد. همچنین هماهنگی در جدول زمانی برگزاری فراخوان برای حسابرسی شرکتهای گروه و سایر خدمات حرفهای باید در نظر گرفته شود. بهتر آن است که فرآیند فراخوان به لحظه آخر موکول نشود تا زمان کافی برای تعامل با موسسات حسابرسی و شرکای آنان در اختیار باشد. توازن خدمات حرفهای- با توجه به اهمیت کیفیت حسابرسی مستقل برای سرمایهگذاران، فراخوان حسابرسی باید در مقایسه با مناقصه خدمات غیرحسابرسی در اولویت قرار گیرد. ذینفعان معتقدند که حسابرسی باید بر سایر خدمات مقدم باشد. شرکتهایی که از چند موسسه حسابرسی برای خدمات مالی، مشاوره، حسابرسی و . . . استفاده میکنند باید چنان استراتژی بلندمدتی داشته باشند که آنها را از مشارکت کامل حداقل دو موسسه حسابرسی واجد شرایط در فراخوان حسابرسی مطمئن کند. تعامل با سرمایهگذاران مشتری نهایی خدمات حسابرسی، سرمایهگذاران هستند و به همین علت در یک فراخوان شفاف ذینفع هستند. کمیته حسابرسی ملزم است تا در گزارش خود، انجام فراخوان را افشا کند. اگر زمانبندی این گزارش به صورتی نباشد که به سرمایهگذاران فرصت کافی برای تعامل بدهد تا در انتخاب و دعوت موسسات حسابرسی مورد نظر خود به فراخوان مشارکت کنند، کمیته حسابرسی باید به دنبال راههای دیگری برای آگاه کردن سهامداران از فراخوان حسابرسی باشد. نکات بسیاری در فرآیند فراخوان وجود دارد که میتواند برای سهامداران عمده قابل توجه باشد. به هر حال سرمایهگذاران مایلند از اولین مراحل فراخوان حسابرسی در جریان امور قرار بگیرند. مسوولیت فرآیند تمام اعضای کمیته حسابرسی و نه فقط رییس آن، باید از الزمات قانونی و مقرراتی تغییر حسابرس، ساز و کارهای مناقصه و هدف واحد تجاری از انجام فراخوان آگاه باشند. سرمایهگذاران انتظار دارند که اعضای کمیته حسابرسی به نحو فعالی در انجام فراخوان مشارکت کنند و فرآیند توسط رییس کمیته مزبور رهبری شود. تمام اعضای کمیته باید در این فرآیند دخیل باشند. فرآیند فراخوان را میتوان به پنج مرحله تقسیم کرد:
- قبل از آغاز فرآیند رسمی فراخوان
- نحوه انتخاب موسسات حسابرسی برای شرکت در فراخوان
- تعیین تعداد موسسات حسابرسی برای شرکت در فراخوان
- انتخاب ویژگیهای حرفهای مناسب برای تیم حسابرسی
- تعیین عوامل کلیدی برای موفقیت
- انجام رسمی فراخوان
- انتشار آگهی فراخوان
- دسترسی به اطلاعات مورد نیاز برای ارایه طرح پیشنهادی
- فراهم کردن امکان دسترسی به مدیریت
- چالشهای فنی
- اسناد فراخوان
- تاریخ ارائه طرح پیشنهادی
- تصمیمگیری
- امتیازات هر موسسه حسابرسی
- مسوول تصمیمگیری
- ارجاع کار
در ادامه این نوشتار، به توضیح بیشتر هر یک از این 5 مرحله میپردازیم:
-1 مرحله قبل از آغاز فرآیند رسمی فراخوان؛ معمولا فرآیند فراخوان حدود 3 ماه طول میکشد اما مرحله قبل از آن میتواند ماهها یا سالها طول بکشد. کمیته حسابرسی باید شماری از موسسات حسابرسی را انتخاب کرده و با سهامداران عمده در این خصوص تعامل داشته باشد. کمیته حسابرسی باید از این موسسات آخرین گزارش کنترل کیفیت حسابرسی آنها را درخواست کند. سایر معیارهایی که در این زمینه مورد توجه قرار میگیرد اندازه موسسه، سوابق آن در صنعت مربوطه، معتمد سازمان بورس بودن موسسه، رتبه موسسه در سازمان بورس و اوراق بهادار، تعداد شرکای موسسه، تعداد کارکنان، ظرفیت لجستیکی برای پشتیبانی موسسه در همه زمینهها به ویژه کنترل داخلی، فناوری اطلاعات و حقوقی، فعالیتهای عملیاتی یا آموزشی موسسه و توزیع جغرافیایی فعالیتهای هر موسسه است. قبل از نقطه تصمیمگیری، هر تعارضی باید در مراحل اولیه کار حل و فصل شود. یک فراخوان عادی بین 3 یا 4 موسسه برگزار میشود؛ هر چند در برخی زمینهها مانند خدمات مالی ممکن است به علت تضاد منافع، تعداد شرکتکنندگان کمتر شود. حداقل 2 موسسه حسابرسی باید در فراخوان شرکت کنند. همچنین شرکتها باید مشخص کنند چه مهارتها و تجربیاتی از شریک مسوول کار انتظار دارند. بخش مهمی از کار کمیته حسابرسی، مشخص کردن عوامل کلیدی در طرح پیشنهادی موسسه حسابرسی است که شاید برای هر شرکتی متفاوت باشد.
-2 مرحله انجام رسمی فراخوان؛ هدف نهایی فراخوان، انتخاب موسسه حسابرسی است که کار را با بالاترین کیفیت، کارایی و اثربخشی انجام دهد. لازمه این کار، انتشار آگهی فراخوان است. این آگهی باید شامل اطلاعات کلیدی درخصوص فرآیند فراخوان باشد و آن چه که انجام آن از موسسه حسابرسی انتظار میرود. همچنین باید معیار کلیدی انتخاب موسسه در آن ذکر شود. اطلاعات مشابهی درباره شرکت نیز در اختیار موسسات حسابرسی قرار میگیرد. سطح این اطلاعات باید به اندازه ای باشد که برای شناخت شرکت و طرح پیشنهادی حسابرس کافی باشد. دسترسی به مدیریت شرکت نیز بخش مهمی از فرآیند فراخوان است که موسسات حسابرسی را قادر میسازد از شرکت شناخت کسب کنند و همین طور باعث کسب شناخت شرکت از شرکای موسسه حسابرسی میشود. این بخش را میتوان به شکلهای متفاوتی انجام داد. چالشهای فنی نیز به عنوان معیار مهمی در تعیین و انتخاب موسسه استفاده میشود. این چالشها برای ارزیابی توان فنی و پاسخگویی تیم صورت میگیرد و معمولا مشتمل بر سوالاتی درباره اصول اخلاقی، حرفهای و استقلال موسسات حسابرسی است. این سوالات، اطلاعات مهمی درخصوص فرهنگ سازمانی موسسات حسابرسی فراهم میکند.
-3 مرحله اسناد فراخوان؛ اسناد فراخوان شامل تقاضای انجام حسابرسی است که حوزههای مختلفی را پوشش میدهد (حدود 20 صفحه). کمیته حسابرسی این اسناد را باید به گونهای تهیه کند که توان ارزیابی و استفاده از آن را در زمان تصمیمگیری داشته باشد. این اسناد، طرح حسابرسی و پیشنهاد انجام کار را در خود جای میدهد و نشان میدهد که حسابرس تصمیم دارد چه منابعی را برای این کار تخصیص دهد. این اسناد، تفاوتهای کلیدی بین پیشنهادات ارائه شده از سوی موسسات حسابرسی را نشان میدهد.
-4مرحله تاریخ ارائه طرح پیشنهادی؛ روز مشخصی برای زمان بررسی طرحهای پیشنهادی تعیین شده و در آن روز به هر موسسه حسابرسی بین 60 تا 90 دقیقه فرصت داده میشود تا طرح پیشنهادی حسابرسی خود را ارائه کند. مطلوب آن است که همه اعضای هیات مدیره و کمیته حسابرسی در این جلسه حضور یابند.
-5 مرحله تصمیمگیری؛ بسیاری از کمیتههای حسابرسی از جدول امتیازات برای رتبهبندی شرکتکنندگان در فراخوان استفاده میکنند. کمیته باید تعیین کند هر بخش چقدر امتیاز دارد و به هر موسسه بابت هر بخش چه امتیازی تعلق میگیرد. برای مثال، یک موسسه ممکن است از سوابق حرفهای امتیاز کامل کسب کند اما در زمینه تعداد شرکا و کارکنان و یا فناوری اطلاعات، امتیاز کافی را به دست نیاورد. جمعبندی این امتیازات به انتخاب حسابرس میانجامد. در این بخش،سرمایهگذاران مایلند بدانند ادعاهای شرکای موسسه حسابرسی چگونه راستیآزماییمیشود. کمیته حسابرسی نیز به دنبال بررسی چگونگی رعایت الزامات کیفیت حسابرسی توسط موسسه است. در پایان،کمیته حسابرسی باید گزارش کاملی از فرآیند فراخوان و انتخاب موسسه تهیه کند. این گزارش نشان میدهد که کلیه مراحل فرآیند، بیطرفانه و مستقل انجام شده است. هیاتمدیره میتواند این گزارش را برای عموم منتشر کند. سپس کمیته حسابرسی، دلایل عدم انتخاب هر موسسه حسابرسی را به آنان اعلام میکند. در این مرحله است که مذاکرات در مورد حقالزحمه حسابرسی آغاز میشود. توجه کنید که در زمان تصمیمگیری برای انتخاب حسابرس، حقالزحمه عامل کلیدی نبوده است؛ بلکه حقالزحمه پس از انتخاب حسابرس و طی مذاکرات فیمابین تعیین میشود. عدهای، فراخوان به این شکل را فراخوان بر مبنای حقالزحمه کور مینامند.
با توجه به آنچه گفته شد روشن است که در مناقصات برگزار شده در ایران نیز نمیتوان صرفا قیمت و رتبهبندی موسسات حسابرسی از دیدگاه جامعه حسابداران رسمی را در نظر گرفت. زیرا دارا بودنرتبه الف از جامعه حسابداران رسمی نیز توانایی و ظرفیت موسسات حسابرسی برای پذیرش و انجام کار را نشان نمیدهد. بنابراین قیمت اظهار شده موسسات حسابرسی باید آخرین مرحله مناقصه باشد و قبل از آن باید طرح پیشنهادی هر موسسه باید با توجه به معیارهای صحیح ارزیابی شود. خلاصه کلام آن که انتخاب موسسه حسابرسی تنها با اتکا به قیمت پیشنهادی و بدون رعایت پنج مرحله پیشگفته که منجر به نوسان چندین برابری قیمتهای اعلامی و نشان از عدم وجود درک متقابل میان موسسات حسابرسی به عنوان ارائهدهنده خدمات و استفادهکنندگان از این خدمات است، نه تنهاموجب شفافیت مورد نظر شورای شهر تهران نمیشود، بلکه چه بسا به دلیل احتمال انجام ناصحیح برنامهریزی و سرپرستی،منجر به افزایش ریسک صدور گزارش نامناسب حسابرسی میشود. امید است با انتشار این نوشتار، شاهد تغییر در رفتار نهادهایی چون شوراهای شهر، سایر نهادهای عمومی و دستگاههای دولتی که برای انتخاب حسابرس خود از روش برگزاری مناقصه به شکل سنتی استفاده میکنند، باشیم. از موسسات حسابرسی نیز انتظار میرود به لحاظ حفظ اعتبار از شرکت در مناقصاتی که اصول پیش گفته در این نوشتار در آنها رعایت نشده است، اجتناب کنند. جامعه حسابداران رسمی ایران نیز به عنوان نهاد قانونی ناظر بر موسسات حسابرسی، باید ساز و کارهای لازم برای جلوگیری از شرکت موسسات حسابرسی در چنین مناقصاتی که منجر به کاهش کیفیت خدمات حسابرسی و افزایش ریسک اطلاعات میشود را فراهم کند.
عباس وفادار (حسابدار رسمی)
کبری پور قنبری (حسابدار رسمی)
منبع: “روزنامه جهان صنعت”، شماره 3981، 17 مرداد 1397